این خواننده در بسیاری از کنسرت‌ها و اجراهایش نه‌تنها نظام، انقلاب و مسئولان ارشد آن بلکه پا را فراتر نهاده و معتقدات دینی را مورد هجمه قرار داده است.

به گزارش پیام بشرویه ، «پرواز همای»، خواننده جوانی است که پس از سپری کردن یک دوره چند ساله در خارج از کشور و برگزاری کنسرت‌هایی تحت عنوان «تور کنسرت‌های امریکا (Disney Hall)» و «تور کنسرت‌هایی از هامبورگ تا هلند» با اشعاری کفرآمیز و ضدانقلابی به منظور برپایی کنسرت به کشور بازگشته و ظاهراً قرار است اولین کنسرتش را هم  برای شهدا اجرا کند!

 

خبر اجرای کنسرت همای اولین بار توسط خود وی و طی مصاحبه‌ای که با یک سایت کم‌نام و نشان داشت اعلام شد. باور اینکه کسی با پیشینه و اشعار کفرآمیز و ضدانقلابی مانند «سعید جعفرزاده احمد‌سرگورابی» که بعد از کسب شهرتی نسبی نامش به «پرواز همای» تغییر کرد، قرار است در کشورمان کنسرت اجرا کند، هم جای تأسف است و هم جای تعجب!  سعید جعفرزاده احمدسرگورابی پس از تور کنسرت‌های متعددی که در اروپا و امریکا برپا کرده و با برخی هواخواهی‌ها و مصاحبه با شبکه‌های عمدتاً ضدانقلابی مانند «صدای امریکا» گمان کرد که برای همیشه در این سطح خواهد ماند.

 

مدت زیادی از این جیغ و فریادها نگذشت که خواننده تازه‌کار خودش را در میان انبوهی از اشعار، حرف‌ها و مصاحبه‌های ضددینی و ضدانقلابی‌اش تنها یافت و برای دیده شدن، اداهای اپوزیسیونی و تقلای روشنفکرمآبانه بیشتری کرد و کمتر جواب گرفت.

 

اینکه چند سالی است عده‌ای از خرده‌هنرمندهای کشورمان که به لطف بیت‌المال و ارتزاق از جیب ملت به نان و نوایی می‌رسند و با مهاجرت به خارج از کشور ژست اپوزیسیونی و مدعی نظام بودن به خود می‌گیرند، دیگر برای ملت ما تکراری شده است.

 

افرادی مانند همای پس از ناامید شدن و بازگشت به کشور با نگاهی کاسبکارانه به نمادهای احترام‌آمیز کشور مثل شهدا سعی می‌کنند کنسرتی را به آنها تقدیم کنند و سروته قضیه را هم بیاورند!

 

 

این خواننده در بسیاری از کنسرت‌ها و اجراهایش نه‌تنها نظام، انقلاب و مسئولان ارشد آن بلکه پا را فراتر نهاده و معتقدات دینی را مورد هجمه قرار داده است. از جمله انبوه این اشعار می‌توان به ابیات زیر اشاره کرد:

 

«کدخدایی که گمان کرده خدای دهِ ماست/ کدخدا نیست خدا نیست بلای دهِ ماست/ روزگاری است به گوش همه خواند که خداست/ خانه‌اش در دهِ ما نیست جدا از دهِ ماست...

خدا را می‌شناسم از شما بهتر/ شما را از خدا بهتر/ خدا از هرچه پندارم جدا باشد/ خدا هرگز نمی‌خواهد خدا باشد/ نمی‌خواهد خدا بازیچه دست شما باشد/ که او هرگز نمی‌خواهد چنین آیینه‌ای وحشت نما باشد... »

 

سعید جعفرزاده احمد‌سرگورابی نیز وقتی دید که دیگر آبی از مخالفان نظام و سلطنت‌طلب‌ها گرم نمی‌شود، به ناچار و از سر درماندگی آهنگ بازگشت به وطن را ساز کرد و به محض رسیدن با ترتیب‌دادن یک مصاحبه صوری با یک سایت بی‌نام و نشان اینترنتی در پی جبران کارهای گذشته برآمد.

 

متأسفانه یا خوشبختانه آماتور بودن و اظهاراتی که مشخص است از قبل برایش نوشته و آماده کرده‌اند نشان‌دهنده این است که یک مافیا یا دست‌های پشت پرده‌ای وجود دارد که برخلاف اقدامات ضددینی و ضدانقلابی این فرد، زمینه حضور دوباره‌اش بر صحنه موسیقی کشور را تدارک دیده است.

 

در این اثنا برخی از خبرگزاری‌ها و رسانه‌های داخلی نیز که به وضوح نقش آنها در کامل کردن این پازل برای تطهیر وی تدارک دیده شده است، به ایفای نقش رسانه‌ای و ایجاد پروپاگاندایی مثبت برای خواننده بریده از نظام، انقلاب و مردم مشغول هستند.

 

از سوی دیگر مسئولان وزارت ارشاد با تأیید این فرد به وی مجوز برگزاری کنسرت در تالار بزرگ وزارت کشور را می‌دهند. نکته جالب در این زمینه ادعای تأیید سعید جعفرزاده احمد‌سرگورابی از جانب نهادهای امنیتی و مشکل‌دار نبودن این فرد است.

 

در این باره دو نکته قابل توجه است؛ یکی اینکه اولاً این چه نهادی است که به اندازه یک خبرنگار اشراف اطلاعاتی ندارد و درباره شخصی که سابقه و حال و احوالش بدون کمترین هزینه و زحمتی آن هم فقط با یک جست‌وجوی اینترنتی قابل دستیابی است، چنین اظهاراتی می‌کند و از سوی دیگر ادعای دست برتر منطقه و جهان را هم دارد؟

 

ثانیاً چرا مسئولانی که مجوز اجرای کنسرت به این فرد را داده‌اند خودشان را پشت نهادهای امنیتی که ممکن است از این مجوز اطلاعی نداشته باشند پنهان می‌کنند و با چنین اظهارات بعیدی سعی دارند تا فضای فرهنگی و هنری کشورمان را امنیتی جلوه داده و فضا را برای انگ زدن رسانه‌های ضدانقلابی و معاند فراهم می‌کنند؟!

 

حال با تمام این تفاسیر موضوع برگزاری کنسرت توسط سعید جعفرزاده سرگورابی و ادعای تأیید آن از سوی نهادهای امنیتی، تازه‌ترین نمونه از گاف‌ها و ضدانقلاب‌نوازی مسئولان فرهنگی و هنری است که امیدواریم برای ادعاها و چرایی فرصت دادن به چنین افرادی پاسخگو باشند نه اینکه مسئله را به آینده و بعد به خاطره‌ها حواله بدهند!